ترجمه مقاله

چاتمه زدن

لغت‌نامه دهخدا

چاتمه زدن . [ م َ / م ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) چند تفنگ را به شکل چاتمه در محلی گذاشتن . از چند تفنگ تشکیل چاتمه دادن . چند قراول یا نگهبان در حال مراقبت از کسی یا جایی تفنگ های خود را بوضع چاتمه قرار دادن . || در خانه ٔ کسی ماندن و مزاحم شدن . || برای مطالبه ٔ چیزی یاانجام تقاضایی منتظر کسی ماندن و مزاحم آنکس شدن .
ترجمه مقاله