ترجمه مقاله

چارآخر

لغت‌نامه دهخدا

چارآخر. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) کنایه از چهار عنصر است که خاک و باد و آب و آتش باشد. (برهان ) (آنندراج ). || (اِخ ) چهار ستاره از بنات النعش باشد که آنها را نعش خوانند. (برهان ) (آنندراج ). چهارستاره ٔ دب اکبر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله