چاره گرفتنلغتنامه دهخداچاره گرفتن . [ رَ / رِ گ ِ رِ ت َ ](مص مرکب ) مصمم شدن . اتخاذ تصمیم کردن : مرا چاره ٔ خویش باید گرفت ره خشک را پیش باید گرفت .فردوسی (از آنندراج ).