ترجمه مقاله

چارپاره زن

لغت‌نامه دهخدا

چارپاره زن . [ رَ / رِ زَ ] (نف مرکب ) کسی که چارپاره زند و چارپاره زدن داند.
نوازنده ٔ ساز مخصوص که چارپاره نام دارد :
لاجرم شاید اربه رسته ٔ بید
زنگی چارپاره زن شد سار.

خاقانی .


سار به شاخسار بر، زنگی چارپاره زن
خنده زنان چو زنگیان ، ابر ز روی اغبری .

خاقانی .


ترجمه مقاله