چارگاهلغتنامه دهخداچارگاه . (اِ مرکب ) قلب چراگاه . (آنندراج ) : به خشتی نقش صد اژدر نمودی مقام چارگاه خر نمودی .فوقی (در تعریف نقاشی فرهاد از آنندراج ).