ترجمه مقاله

چاغ

لغت‌نامه دهخدا

چاغ . (ترکی ، اِ) چاق . وقت و هنگام . (ناظم الاطباء) : در چاغ هولاکوخان و اباقاخان وجه آش اوردوها و خوانین بر شیوه و عادت مغول بود. (تاریخ غازانی ذیل ص 329). || فصل . || یک ساعت از 12 ساعت روز. || عنکبوت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله