ترجمه مقاله

چاهه

لغت‌نامه دهخدا

چاهه . [ هََ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد:«قریه ای است از قرای طوس خراسان و در آنجا رباطی است که آن را رباط چاهه و رباط فردوسی نیز نامند. و درتاریخ حافظ ابرو مسطور است که چون حکیم ابوالقاسم فردوسی شاهنامه را به امر سلطان محمود تمام کرد و سلطان از ادای صلتی که به فردوسی وعده کرده بود تخلف ورزید، حکیم فردوسی قهر کرد و به جانب طوس روانه شد، سلطان محمود خواست نقض عهد خود را جبران کند پس وجهی کرامند برای او فرستاد و آن وجه هنگامی به طوس رسید که فردوسی برحمت ایزدی پیوسته و از او دختری باقیمانده بود. دختر مال را قبول نکرد و سلطان فرمود که از آن وجه بین راه طوس و سرخس به ثواب روان فردوسی رباطی ساختند، نزدیک به قریه ٔ چاهه و رباط چاهه خواندند و این واقعه در 410 هَ . ق . بوده . از رباط سنگ بست تا رباط چاهه ، سر راه سرخس پنج فرسنگ راه است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 134). اما این روایت قطعی نیست .
ترجمه مقاله