چبین
لغتنامه دهخدا
چبین . [ چ ُ / چ َب ْ بی ] (اِ) طبقی را گویند که از چوب بید بافته باشند. (برهان ) (جهانگیری ). طبقی که از چوب بافته باشند. (انجمن آرا) (آنندراج ). طبقی که از شاخه های باریک درخت بید سازند. جبین . چپین . سبد. طبق . سله :
بگسترد کرباس و چبین نهاد
به چبین برآن نان کشکین نهاد.
رجوع به جبین و چپین شود.
بگسترد کرباس و چبین نهاد
به چبین برآن نان کشکین نهاد.
فردوسی (از جهانگیری ).
رجوع به جبین و چپین شود.