ترجمه مقاله

چراغ بره

لغت‌نامه دهخدا

چراغ بره . [ چ َ / چ ِ ب َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) چراغدان را گویند. (برهان ) (آنندراج ). چراغدان . (ناظم الاطباء). بعربی مشکوة خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چراغواره . چراخواره . جاچراغی . چراغدان . رجوع به چراخواره و چراغواره شود. || اسبی که دو دست را بلند کرده بر روی دو پا ایستد. (ناظم الاطباء). چراغ . چراغپا.
ترجمه مقاله