ترجمه مقاله

چراغ مزار

لغت‌نامه دهخدا

چراغ مزار. [ چ َ / چ ِ غ ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ تربت . چراغی باشد که بر بالین تربت افروزند. (آنندراج ). چراغی که در زیارتگاه روشن کنند :
چون زندگی بکام بود مرگ مشکل است
پروای باد نیست چراغ مزار را.

صائب (آنندراج ).


رجوع به چراغ تربت شود.
ترجمه مقاله