ترجمه مقاله

چراگر

لغت‌نامه دهخدا

چراگر. [ چ َ گ َ ](ص مرکب ) حیوانات چرنده را گویند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری )(ناظم الاطباء). حیوان رهاکرده شده در چراگاه . (ناظم الاطباء). چرنده . چراکننده . جانور چرنده :
گهی با چراگر چراگر شدی
گهی با پرنده پرآور شدی .

خواجو (از جهانگیری ).


ترجمه مقاله