ترجمه مقاله

چرب ساختن

لغت‌نامه دهخدا

چرب ساختن . [ چ َ ت َ ] (مص مرکب ) چرب کردن . پرروغن ساختن . چرب و روغندار کردن غذا و خوراک : شعشع الثرید؛ یعنی چرب ساخت و بسیار کرد روغن اشکنه را. (منتهی الارب ). || روغن آلوده کردن جائی یا چیزی . رجوع به چرب کردن شود.
ترجمه مقاله