ترجمه مقاله

چرخوک

لغت‌نامه دهخدا

چرخوک . [چ َ ] (اِ) چوبی باشد مخروطی که طفلان ریسمان بر آن بندند و نوعی بر زمین اندازند که تا مدتی در چرخ باشد. (برهان ) (آنندراج ). چوبی مخروطی که کودکان ریسمانی بر آن بسته و بر زمین گذاشته ریسمان را بکشند و تا مدتی در چرخ باشد. (ناظم الاطباء). آنرا گردنا نیز گویند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || چرخی است که با آن پنبه را از دانه جدا کنند. (در اصطلاح اهالی گناباد خراسان ). جَرجیق . (کتاب لغت محلی شوشتر). جِقرِق . (اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). ابزار چوبی که پنبه ٔ تخم را از پنبه جدا کند.
ترجمه مقاله