ترجمه مقاله

چرخچی باشی

لغت‌نامه دهخدا

چرخچی باشی . [ چ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس چرخچیان . فرمانده و بزرگ چرخچی ها. آنکه مقدمةالجیش لشکر زیر فرمان او بوده است . عنوانی که در قدیم رئیس پیشقراولان لشکر داشته است : عالیجاهان علی مردانخان بختیاری و اسماعیل خان فیلی را چرخچی باشی و مقدمةالجیش لشکر ظفراثر مقرر... (تاریخ زندیه ). || فرمانده توپچیان . رئیس توپچی ها. رجوع به چرخچی شود.
ترجمه مقاله