ترجمه مقاله

چرخ ریسک

لغت‌نامه دهخدا

چرخ ریسک . [ چ َ س َ ] (اِ مرکب ) جانوری است شبیه به ملخ و کوچکتر از او و بالهای او در زیر کاسه ٔ پشت او میباشد و پیوسته فریاد میکند خصوصاً شبها بیشتر. (برهان ) (آنندراج ). جانوری کوچک مانند ملخ از جنس ذوالجناحین که پیوسته بخصوص درشبها فریاد میکند. (ناظم الاطباء). پرنده ای خرد که آوازی دراز دارد. جراسک . جرواسک . || پرنده ای نیز هست به بزرگی گنجشک و در خراسان او را «چرخ ریسو» گویند. (برهان ) (آنندراج ). پرنده ای به بزرگی گنجشک که مردم خراسان «چرخ ریسو» گویند. (ناظم الاطباء).پرنده ایست بقدر گنجشک کوچک که صدایش شبیه به آواز چرخ پنبه ریسی شده . (فرهنگ نظام ). قسمی مرغ شبیه به چلچله که آوازی طویل و با زیر و بم دارد. چله ریسک . پوستین بکن حریربپوش . رجوع به چرخ ریسو و چرخ ریسوک شود.
ترجمه مقاله