ترجمه مقاله

چرچر

لغت‌نامه دهخدا

چرچر. [ چ َ چ َ ] (اِ) ظاهراً ترکیبی از چر یا چرا است و در تداول عامه جز با ترکیب بکار نرود.
- چرچرش راه بودن ، چرچر کسی براه بودن ؛ کنایه است از اسباب عیش و خوراک و پوشاک او بخوبی فراهم بودن .
- چرچر کسی را براه انداختن ؛ اسباب عیش و نوش و خورد و خوراک او را فراهم کردن . رجوع به چرچر کردن شود.
ترجمه مقاله