ترجمه مقاله

چر

لغت‌نامه دهخدا

چر. [ چ ُ ] (اِ)آلت تناسل را گویند. (برهان ). به معنی آلت تناسل است . (انجمن آرا) (آنندراج ).آلت تناسل باشد. (جهانگیری ). نره و آلت تناسل . (ناظم الاطباء). آلت تناسل . (فرهنگ نظام ) (شعوری ). شرم مرد. آلت رجلیت . ایر. ذکر. چل (در تکلم امروز اصفهان و جندق و بیابانک ). آلت تناسل اطفال است . مثل چچر. (از فرهنگ نظام ) :
آنچه دی آن پسر سرکرک چرخور کرد
من ندیدم که در آفاق یکی لمتر کرد.

سنائی .


ترجمه مقاله