ترجمه مقاله

چشمان شاه

لغت‌نامه دهخدا

چشمان شاه . [ چ َ / چ ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از جاسوسان و کارآگاهان شاه . کنایه از افرادی که در زمان پادشاهی هخامنشیان و اشکانیان در اطراف مملکت پراکنده میشدند و هرگونه خبری را نهانی بشخص شاه گزارش میدادند: اشخاصی در تمام مملکت بودند که آنها را چشمان یا گوشهای شاه میخواندند و اخباری را که راجع بمنافع شاه یا سلامت او بود باو میرسانیدند. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2659).
ترجمه مقاله