ترجمه مقاله

چشک

لغت‌نامه دهخدا

چشک . [ چ ِش َ / چ ِ ] (ص ) بمعنی افزون و غالب . (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). افزون . (انجمن آرا). افزون و غالب . (فرهنگ نظام ). بیش . زیاد. فراوان . بسیار :
خرد چون شود کمتر و کام چشک
چنان دان که دیوانه گردد بچشک .

فردوسی (از انجمن آرا).


|| (اِ) زیادتی و افزونی . (برهان ) (آنندراج ). افزونی و فراوانی و بسیاری . (ناظم الاطباء). برتری و بیشتری . || غالب شدن و غلبه . (برهان ) (آنندراج ). غلبه کردن . (انجمن آرا). غالب شدگی و غلبه . (ناظم الاطباء). || (ص ) فاتح و مظفر و دارای زبردستی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله