ترجمه مقاله

چغل

لغت‌نامه دهخدا

چغل . [ چ َ غ َ ] (اِ) چین و شکنچ را گویند. (برهان ). چین و شکنج . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چین و شکنج باشد و آن را «ژنگ » نیز خوانند. (جهانگیری ). چین و شکن . (فرهنگ نظام ). || (اِ) ظرفی باشد لوله دار که آن را از چرم دباغت کرده ٔ بلغار دوزند و بعربی «مطهره » خوانند.(برهان ). ظرفی چرمین که از آن آب خورند و اکثر مسافران همراه دارند. (انجمن آرا) (آنندراج ). ظرفی بود که از چرم بلغار بدوزند و بر آن لوله هم نصب کنند و از آن آب بخورند و اکثر مسافران دارند. (جهانگیری ). ظرفی لوله دار جهت آب برداشتن که از چرم دباغت کرده ٔ بلغار دوزند. (ناظم الاطباء). ظرف آب چرمی لوله دار که بیشتر مسافران استعمال میکردند. (فرهنگ نظام ). ظرفی چوبین برای نگاه داشتن آب یا خوردن آب از آن که در گذشته بکار مسافران یا شکارچیان و غیره می آمده است .
ترجمه مقاله