ترجمه مقاله

چفتک

لغت‌نامه دهخدا

چفتک . [ چ َ / چ ُ ت َ ] (اِ) نام مرغی است درازگردن که پیوسته در کنار آب نشیند و او را «کاروانک » نیزگویند و با چرغ و باز شکارش کنند. (برهان ). مرغی است درازگردن که در کنار آبها نشیند و باز شکارش کند. (انجمن آرا) (آنندراج ). پرنده ای است که او را چوبینه و کاروانک نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). جانوری است که گوشت آن خالی از لذتی نباشد وکاروانک نیز گویند.(جهانگیری ). مرغی درازگردن که پیوسته در کنار آب نشیند و کاروانک و کلنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). چفنک . چگرنه . و رجوع به کاروانک و چفنک و چکرنه شود.
ترجمه مقاله