ترجمه مقاله

چلاک

لغت‌نامه دهخدا

چلاک . [ چ َ ] (اِ) جانوری است که سرگین گردانک گویند و به عربی جُعَل خوانند. (برهان ) (آنندراج ). جعل و سرگین گردانک . (ناظم الاطباء). چلانک . کَوَز. (در تداول اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). و رجوع به جعل و چلانک شود. || عینک . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله