ترجمه مقاله

چلچله

لغت‌نامه دهخدا

چلچله . [ چ ِ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِ) لاک پشت و سنگ پشت را گویند. (برهان ). لاک پشت . (از جهانگیری ) (از رشیدی ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). لاک پشت و سنگ پشت . (ناظم الاطباء) :
چلچله بنشست و صوفی ره نیافت
چلچله صدبار به زآن چل چله .

قاسم انوار(از جهانگیری ).


|| به معنی غلیواج هم آمده است . (برهان ). بعضی به معنی غلیواج گفته اند. (رشیدی ).در بعضی نسخه ها بمعنی غلیواج آمده است . (جهانگیری ).غلیواز و چغنه . (ناظم الاطباء). || در تداول امروزی ، بمعنی پرستو. پرستوک . فرستوک . ابابیل . خطاف . بُلوَیَه . (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). و رجوع به پرستو شود.
ترجمه مقاله