ترجمه مقاله

چل

لغت‌نامه دهخدا

چل . [ چ ِ ] (ص ) اسبی است که دست راست و پای چپ او سفید باشد. (برهان ). اسبی بود که دست راست و پای چپ آن سفید باشد و آن را اشکل و اشکیل نیز نامند. (جهانگیری ) (رشیدی ). اسبی که دست راست و پای چپ او سفید باشدو آن را اشکیل خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج ). اسب دست راست و پای چپ سفید. (ناظم الاطباء) :
کلوس کج دم و چپ شوره پشت آدم گیر
یسار عقرب و چل سم سفید کام سیاه .

(از جهانگیری ).


رجوع به اشکل و اشکیل شود.
ترجمه مقاله