چمنگاه
لغتنامه دهخدا
چمنگاه . [ چ َ م َ ] (اِ مرکب ) مرادف چمنزار و چمنستان . آنجا که چمن روید. مرغزار و سبزه زار :
که در پایان این کوه گرانسنگ
چمنگاهی است گردش بیشه ٔ تنگ .
وآن سرو رونده زآن چمنگاه
شد روی گرفته سوی خرگاه .
رجوع به چمن زار و چمنستان شود.
که در پایان این کوه گرانسنگ
چمنگاهی است گردش بیشه ٔ تنگ .
نظامی .
وآن سرو رونده زآن چمنگاه
شد روی گرفته سوی خرگاه .
نظامی .
رجوع به چمن زار و چمنستان شود.