چهارحدلغتنامه دهخداچهارحد. [ چ َ / چ ِح َ دد / ح َ ] (اِ مرکب ) چهارجهت چیزی . چهارسوی چیزی . حد شمالی و جنوبی و شرقی و غربی چیزی : زین چار خلیفه ملک پیداست خانه به چهارحد مهیاست .نظامی .