ترجمه مقاله

چهارخانه کردن

لغت‌نامه دهخدا

چهارخانه کردن . [ چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شطرنجی کردن . به خانه های مربعشکل قسمت کردن . در اصطلاح نقاشی و نقشه کشی ، وقتی که نقاش یا نقشه کش در کار نقاشی و نقشه کشی ناتوان است و چیره دستی خاص این دو فن را ندارد بر صورت یا نقشه ای که میخواهد آن را چند برابر کند، اول چهارخانه های کوچک رسم میکند و سپس کاغذ یا پارچه ای که آن صورت و نقشه را میخواهد روی آن نقاشی کند یا بکشد، به تعداد خانه های صورت و نقشه ٔ اصلی (منتهی هرچند برابر که بخواهد بزرگتر) چهارخانه میکند. چون معمولاً جزئی از صورت یا نقشه ٔ اصلی در هر خانه ٔ کوچک قرار میگیرد. نقاش یا نقشه کش به آسانی میتواند همان وضع و حال را در خانه ٔ مشابه اما بزرگتری که روی کاغذ یا پارچه که از پیش چهارخانه و آماده کرده است منعکس و مرتسم کند و در حقیقت چهارخانه کردن تصویر یا نقشه ، یک نوع تجزیه کردن صورت و نقشه است به اجزاء بسیار کوچک .
ترجمه مقاله