ترجمه مقاله

چهارطاقی

لغت‌نامه دهخدا

چهارطاقی . [ چ َ / چ ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب )قبه و گنبدی که بر چهارپایه و ستون استوار شود و ازهر جانب طاقی هلالی دارد و هر یک از طاقهای چهارگانه بر دو پایه و ستون نهاده شود و سقف و قبه و گنبد براین پایه ها و طاقها قرار گیرد. || بنایی مانند این که بر سر قبرها کنند : حنظله روزی بر چهارطاقی شدی و به آواز بلند گفتی بنی اسرائیل را که : قولوا جمیعاً لااله الا اﷲ. (قصص الانبیاء132).
ترجمه مقاله