ترجمه مقاله

چهارچشمه

لغت‌نامه دهخدا

چهارچشمه . [ چ َ چ َ م ِ ] (اِخ ) مزرعه ای است از تویسرکان جدیدالبناءاز متعلقات کاوکران . آب در آنجا کم است . از شکاف کمری بقدر یک لوله ٔ آفتابه آب جاری بوده است و این آب از چهار سوراخ بیرون می آمده بنابراین استخری بستند ونام او را چهارچشمه گذاشتند. در زیر استخر چهار جریب باغ بعمل آورده اند. (از مرآت البلدان ج 4 ص 298).
ترجمه مقاله