ترجمه مقاله

چوب سفید

لغت‌نامه دهخدا

چوب سفید. [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) چوب که رنگ آن سفید باشد، خاصه درون آن . || اصطلاحاً چوب خشک بقطعات کوچک شکافته و قطع کرده که زود آتش گیرد. و در پختن غذا بکار رود. || (اصطلاح گیاه شناسی ) چوبهائی که درون چوب ندارند. در این قبیل چوبها اشعه ٔ وسطی کاملا واضح و آشکار است و با چشم دیده میشود. چوب قسمت داخلی این چوبها دارای مقاومت زیادیست ولی از چوب قسمت خارجی متمایز نیست و مانندآن روشن و سفید میباشد. تبریزی ، نمدار، توس ، توسکا و افرا. (از گیاه شناسی تألیف حبیب اﷲ ثابتی ص 378).
ترجمه مقاله