ترجمه مقاله

چولاه

لغت‌نامه دهخدا

چولاه . (اِ) نساج و حائک و جولاه . (ناظم الاطباء). || عنکبوت . (ناظم الاطباء). بمناسبت شباهت در تنیدن تار. تار تنه . تار تنگ . ظاهراً تلفظی یا صورتی از جولاه است . در سایر فرهنگها دیده نشد.
ترجمه مقاله