ترجمه مقاله

چپه زدن

لغت‌نامه دهخدا

چپه زدن . [ چ َ پ َ / پ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) دست زدن . کف زدن . دستک زدن . چپک زدن . تصدیه . تصدید. تصفیح . || دست زدن بعلامت شادی . کف زدن بعلامت شادمانی کردن . چپک زدن بقصد تشویق کردن از کسی یا ابراز خوشحالی نمودن از عمل آن کس . صفق . رجوع به چپک زدن و دست زدن شود.
ترجمه مقاله