ترجمه مقاله

چچک

لغت‌نامه دهخدا

چچک . [ چ َ چ َ / چ ُ چ ُ / چ ِ چ َ ] (ترکی ، اِ) خال . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چخک . رجوع به چخک شود. || آبله ٔ بچه ها را گویند. (برهان ) (آنندراج ). مخفف چیچک است ، بمعنی آبله . (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله