ترجمه مقاله

چکاک

لغت‌نامه دهخدا

چکاک . [ چ َ ] (اِ) به معنی پیشانی باشد که عرب ناصیه گویند. (برهان ). پیشانی و ناصیه . (ناظم الاطباء). چکاد و چکاده . و رجوع به چکاد و چکاده شود. || قباله نویس و منشورنویس را هم گویند. (برهان ). قباله نویس و منشورنویس . (ناظم الاطباء). چک نویس . و رجوع به چک شود. || آن را نیز گویندکه در و گوهر سوراخ کند. (برهان ). آنکه در و گوهر را سوراخ میکند. (ناظم الاطباء). || قسمی انگور نامرغوب :
مکن تو فرق ز پیر و جوان که نکند فرق
شکال گرسنه انگور طائفی ز چکاک .

سوزنی .


ترجمه مقاله