ترجمه مقاله

چی

لغت‌نامه دهخدا

چی . (اِ) (مخفف چیز) به معنی چیز باشد. (جهانگیری ). مخفف چیز است که آن را به عربی شی ٔ خوانند. (برهان ). و ظاهراً شی ٔ عرب معرب این کلمه است . (یادداشت مؤلف ) :
مرغ جائی رود که چینه بود
نه بجائی رود که چی نبود.

سعدی .


من این مرد زیرک منش میشناسم
اگر چی ندارد بسی چینه آرد.

شاه داعی شیرازی (از جهانگیری ).


هیچی ؛ هیچ چیز (در تداول عوام = چیز). هیچ چی به هیچ چی ؛ هیچ چیز به هیچ چیز، در تداول عامه تعبیری است طنز و تعجب و گله آمیز یعنی بدون نتیجه و حاصل . چی چی گفتی ؟ یعنی چه چیز گفتی (در تداول عامه ).
ترجمه مقاله