ترجمه مقاله

چیش پش

لغت‌نامه دهخدا

چیش پش . [ چ ِ پ ِ ] (اِخ ) ازفرمانروایان قوم پارس (حدود سالهای 675 - 640 ق . م .) پسر و جانشین هخامنش سردودمان سلسله ٔ هخامنشی که پیش از هخامنش ریاست پارسومش به وی رسید (675 ق . م .) چون از ناتوانی ایلام آگهی یافت بخاک انزان (انشان ) حمله برد و خود را پادشاه انزان خواند. و در حدود سالهای 675 تا 640 که مبانی دولت خود را در انزان مستحکم یافت رو بجانب دره های فارس نهاد و آنجا را به قلمرو خویش پیوست . چیش پش کشور خود را میان دو پسرش که یکی آریارَمْنَه و دیگری کوروش نام داشت بخش کرد. داریوش بزرگ در سنگ نبشته ٔ بهستان (بیستون ) از وی چنین یاد میکند: داریوش پسر ویشتاسب (گشتاسب ) پسر آرشام پسرآریارمنه پسر چیش پش پسر هخامنش . پس از چیش پش از اعقاب او کسانیکه به فرمانروائی رسیدند از اینقرارند:

چیش پش


اریارمنه

کوروش


ارشام

کمبوجیه


ویشتاسب

کوروش بزرگ


داریوش بزرگ

کمبوجیه (فاتح مصر).


ترجمه مقاله