ترجمه مقاله

ژغنگ

لغت‌نامه دهخدا

ژغنگ . [ ژَ غ َ ] (اِ) فواق . سکسکه :
مرا رفیقی پرسید کاین غریو ز چیست
جواب دادم کز غرو نیست هست ژغنگ .

شاکر بخاری .



و بعید نیست که کلمه مرکب از «ز»مخفف «از» و غنگ باشد. اسدی در لغت نامه بیت فوق را بشاهد لغت زغنگ (به زاء یک نقطه ) آورده است . رجوع به زغنگ شود. || آروغ .
ترجمه مقاله