ژوشلغتنامه دهخداژوش . (ص ) تند و تیز و سخت و زودخشم بود : کردمت بانگ ای مه سیمین ژوش خواندم ترا که هستی ژوش . رودکی (از لغت نامه ٔ اوبهی ).زوش . رجوع به زوش شود.