ترجمه مقاله

کابلی

لغت‌نامه دهخدا

کابلی . [ ب ُ ] (اِخ ) ابومجاهد علی بن مجاهدبن مسلم بن رفیع الرازی معروف به ابن الکابلی . بنده ٔ حکیم بن جمله از قبیله ٔ عبدالقیس بود. وارد بغداد شد و در آن از محمدبن اسحاق بن بشار و جعدبن ابی الجعد و غیر ایشان روایت کرد و از او صلت بن مسعودالجحدری و احمدبن حنبل و زیادبن ایوب روایت کردند و یحیی بن معین گفت : ابومجاهد کابلی را در باب هیثم دیدم و او را بد نیافتم و از او چیزی ننوشتم و یحیی بن الضریس او را به کذب متهم ساخت و این مطلب را عبدالرحمن بن ابی حاتم در کتاب «الجرح والتعدیل » آورده است . (الانساب سمعانی ورق 469 الف ).
یاقوت در معجم البلدان گوید: بخاری آرد، وی از اسیران کابل است و می افزاید که او از موسی بن عبیدةالربذی و عنبسة نیز روایت کرده است . (از معجم البلدان ذیل لغت کابل ).
ترجمه مقاله