ترجمه مقاله

کاتب

لغت‌نامه دهخدا

کاتب . [ ت ِ ] (اِخ ) احمدبن عبدالعزیزبن هشام بن خلف بن غزوان ، ادیب نحوی لغوی عروضی قاری کاتب منشی بلیغ شاعر، مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن هشام و ابن خلف ، از اکابر قرّاء و اساتید نحو بوده و در عروض وحل معما دستی توانا داشته است و سه ارجوزه در خط و قرائت و نحو و شرح شواهد ایضاح ابوعلی فارسی در نحو از تألیفات و آثار قلمی او بوده و از اشعار اوست :
الحمد ﷲ علی ما اری
کاننی فی زمنی حالم
یسود اقوام علی جهلهم
ولایسود الماجد العالم .
و وفاتش بعد از سال پانصد و پنجاه و سیم هجرت و سالش نامعلوم است . (ریحانة الادب ج 3 ص 330 و ج 6 ص 199). و رجوع به ابوالعباس احمدبن عبدالعزیزبن هشام شود.
ترجمه مقاله