ترجمه مقاله

کاتو

لغت‌نامه دهخدا

کاتو. [ ت ُ ] (اِخ ) در قدیم آن را لوکاتو کامبرزی میگفتند. کرسی بخش نُر ، از ناحیه ٔ کامبرِه ، واقع در ساحل سِل ، آب راهه ٔ اِسکُو دارای 8427 تن سکنه . راه آهن از آن گذرد. دارای آبجوسازی ، برودری ، منسوجات پشمی است .
ترجمه مقاله