ترجمه مقاله

کاد

لغت‌نامه دهخدا

کاد.(اِ) حرص و شره باشد. (جهانگیری ) (برهان ). || جایگاه تخت . (اوبهی ، نسخه ٔ خطی متعلق به کتابخانه ٔ لغت نامه ). ظاهراً معنی «گاه » در این کتاب به کادداده شده است و بنظر میرسد لغت «کاد» که بین لغت «کلوند» و «کنند» در اوبهی ذکر شده محرف «گاه » باشد.
ترجمه مقاله