ترجمه مقاله

کاذی

لغت‌نامه دهخدا

کاذی . (اِ) بر وزن شادی ، نباتی است بسیار خوشبوی و آن از درختی حاصل میشود مانند درخت خرما و آن را به شیرازی گل گیری گویند و در ملک دکن کوره به کسر کاف و سکون و فتح را خوانند شراب آن دفع آبله و جدری کند و جذام را نافع باشد. (برهان ). روغنی است و گیاهی خوشبوی و سرخ و هرچه باشد. نیز نباتی است کثیرالوجود در بلاد عمان و یمن و هند و دکهن و بنگاله به هندی کیوره است گل آن سپید شبیه به ذرت کلان خوشبوی خصوص برگهای درونی . در آخر دوم گرم و خشک و نزد بعض معتدل . مایل به حرارت و یبوست و عرق الکاذی جهة خفقان و اعیاء و ماش و جدری و مانند آن ، بهترین دوائی است .(منتهی الارب ). نوعی از درخت که از گلش روغن سازند. (منتهی الارب ). نوعی از درخت که از گلش روغن سازند و نیز کاذی لغتی است در کادی . (آنندراج ). گیاهی خوشبوی که از آن روغنی عطری گیرند. از گیاهان بلاد عمان و در طب بکار است . دمشقی آرد: شجرة تشبه النخل و لکن لایطول طول النخل و اذا اطلعت الشجرة منه طلعها قطعت الطلعة قبل ان ینشق [ کذا ]ثم تلقی فی الدهن و تترک حتی یأخذ الدّهن رائحتها فتطیب و تسمی دهن الکاذی و ان ترکت َ حتی تنشق صار الکبش (؟) بلحا و تناثر و ذهب رائحة و رائحة الکاذی لایشبهها رائحة فی اللذة و خاصیتها التبرید و التسکین لحرارة الدم . و شراب الکاذی معروف . (نخبة الدهر ص 53). و رجوع به کادی شود به دال غیرمعجم با همین شرح .
ترجمه مقاله