ترجمه مقاله

کارآشوبی

لغت‌نامه دهخدا

کارآشوبی . (حامص مرکب ) کارشکنی . خرابی کار :
ز کارآشوبی مریم برآسود
رطب بی استخوان شد شمع بی دود.

نظامی .


رجوع به گنجینه ٔ گنجوی شود.
ترجمه مقاله