کارتنگ شدنلغتنامه دهخداکارتنگ شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به کارتنگ گرفتن شود : ازجهت خلف کار تنگ شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 585).