کارخیر
لغتنامه دهخدا
کارخیر. [ رِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امر خیر. کار نیک :
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست .
|| به اصطلاح فارسی دانان هند نکاح دختر را گویند. (غیاث ).
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست .
حافظ.
|| به اصطلاح فارسی دانان هند نکاح دختر را گویند. (غیاث ).