ترجمه مقاله

کارزارگاه

لغت‌نامه دهخدا

کارزارگاه . (اِ مرکب ) جنگ گاه . (آنندراج ). میدان جنگ و نبرد. (ناظم الاطباء) : من مثال دادم تا شراعی زدند در میان کارزارگاه ، آنجا فرودآمدم تا اقتدا بمن کنند و بکوشند تاخللی نیفتد، نکردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 554).
ترجمه مقاله