ترجمه مقاله

کاروانسرای

لغت‌نامه دهخدا

کاروانسرای . [ کارْ / رِ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه . 3500 گزی شمال خاوری نقده ، در یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ نقده به مهاباد، جلگه و معتدل و مالاریائی و دارای 377 تن سکنه است . آب آن از رود کدار تأمین می شود، محصول آن غلات و چغندر و توتون و برنج و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی اهالی جاجیم بافی است ، راه ارابه رو دارد. به تابستان از راه ارابه رو میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله