ترجمه مقاله

کاروانسرا

لغت‌نامه دهخدا

کاروانسرا. [ کارْ / رِ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوه پنج ، بخش مرکزی شهرستان سیرجان در 81هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد سر راه شوسه ٔ کرمان به سیرجان کوهستانی و سردسیر و دارای 67 تن سکنه است . آب آن از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه شوسه دارد. ساکنین از طایفه ٔ قرائی هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله