کار دراز کردن
لغتنامه دهخدا
کار دراز کردن . [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار دراز گرفتن . کنایه از سخت و دشوار گردانیدن کار. (آنندراج ) :
چو آئی سوی کشور خویش باز
مکن کار کوتاه بر خود دراز.
چو آئی سوی کشور خویش باز
مکن کار کوتاه بر خود دراز.
نظامی (از آنندراج ).